احمدی نژاد چگونه سرمایه داری و مافیای اقتصادی را بر ایران مسلط کرد؟
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۴۷۲۷۸
مارکس چون مارکسیست نبود، هرگز اسیر دگماتیسم نشد و مهمتر آنکه او در پی ایجاد طبقه جدید از مارکسیستهای خودکامه اقتصادی برنیامد اما آنچه اتحاد جماهیر شوروی بعد از مرگ لنین با آن مواجه شد، طبقهای جدید بود که اقتصاد را در انحصار خود داشت.
با پیروزی انقلاب اسلامی و رویکارآمدن دولتهای انقلابی، این رؤیا در جامعه قوت گرفت که طبقات کارگر و آسیبپذیر از حمایت حداکثری دولتها و نهادهای انقلابی برخوردار شده و در آیندهای نهچندان دور فقر از سیمای جامعه زدوده خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شاید آغاز جنگ هشتساله ایران و عراق یکی از دلایل مهم به فراموشی سپردهشدن این آرمان انقلابی بود؛ جنگی که در طول آن و پس از آن، طبقهای را به وجود آورد که بعید بود در شرایط دیگر متولد و تثبیت شود.
ریشههای اجتماعی این طبقه جدید را باید در طبقه فرودست جستوجو کرد؛ همان طبقهای که با انقلاب روی کار آمد. همانگونه که آریستوکراتها از میان جامعه کشاورزان و بورژواها، از میان بازرگانان و پیشهوران پدید آمدند، طبقه جدید اقتصادی کنونی نیز از میان همین طبقات فرودست شکل گرفت. طبقهای که دیگر فرودست نیست و نسبتش را با این طبقه از دست داده و حتی اگر اغراق نباشد، میتوان گفت این طبقه جدید از طبقه فرودست کنونی سلب مالکیت هم کرده است.
طبقه جدید که درصدد بود جامعهای بیطبقه، مولد و کارآمد ایجاد کند، بیش از هر چیز خود طبقهای قوی شد که دیگر طبقات جامعه را کنار گذاشت. این طبقه جدید در کنار دولتهایی که سر بر میآوردند، با حمایت نهادهای رسمی به یگانه طبقه اقتصادی تبدیل شد که از توانایی اثرگذاری بسیار بر مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در جهت حفظ منافع خود برخوردار بود و گاه در تصمیمات مهم کشور نقش تعیینکنندهای داشت.
اگر به تاریخ جمهوری اسلامی و سالهای آغازین آن بنگریم، خواهیم دید برای نویسندگان قانون اساسی، زدودنِ چهره فقر و مبارزه و مقابله با سرمایهداری تا چه میزان از جایگاه مهمی برخوردار بوده است و با اینکه بین این نویسندگان اختلافنظرهای شدیدی وجود داشته اما آنان در یک هدف همداستان بودند که آن مخالفت با سرمایهداری بود. البته در نگاه نویسندگان قانون اساسی تمایزی اساسی بین سرمایهداری و مالکیت خصوصی وجود داشته است. آنان سرمایهداری را مذموم و مالکیت خصوصی را مشروع قلمداد میکردند.
این طرز تلقی یا اختلافنظر در اداره اقتصاد کشور به دو نحله فکری متفاوت در اقتصاد سیاسی انجامید: بازارگرایان و دولتگرایان. دست بر قضا هر دو این نحلهها در یک چیز اشتراک نظر داشتند؛ پرهیز از سرمایهداری و حمایت از تودههای آسیبپذیر.
دولتگرایان درصدد افزایش اقتدار دولت و نهادها و بنیادهای رسمی بودند و میپنداشتند این دولتها هستند که بدون رقیب، نهادها و بنیادها را مدیریت و سازماندهی خواهند کرد. این برداشت در روزهای آغازین انقلاب چندان دور از انتظار نبود اما واقعیت امر نشان داد اختلاف و رقابت بین دولتگرایان و بازارگرایان برای دستیابی به اریکه قدرت بود، وگرنه هیچکدام آنان مخالفت اساسی با سرمایهداری نداشتند.
از طرف دیگر، ایده و سازوکار یا بدیلی برای مواجهه با سرمایهداری در نظر نگرفته بودند و گمان نمیکردند سرمایهداری مقتدرتر از آن است که با مخالفتهای افواهی و ظاهرسازانه آنان از میدان به در برود. درواقع دولتگرایان و بازارگرایان بیش از آنکه با سرمایهداری سر عناد داشته باشند، میخواستند دست دیگران را از منابع سرمایه و قدرت کوتاه کنند. از اینرو اوایل انقلاب سرمایهگذاری خارجی و واگذاری امتیازات به کشورهای قدرتمند غربی و شرقی، آماج تندترین انتقادات و حملات آنان با اسم رمز «استقلال اقتصادی» بود. اما دست آخر، هر دو جریان مقهورِ سرمایهداری شدند.
آنچه امروز شاهد آن هستیم، پیروزی سرمایهداری است، گیرم از نوع و جنسی متفاوت؛ یعنی پیروزی سرمایهداری بر ایدههای انقلابی که قرار بود حامی تودههای ستمدیده باشد. با گذشت دههها دیگر عیان شده است که با سازوکارهای سرمایهداری وطنی، آنهم از جنس و جنم سرمایهداری رانتی و مافیایی نمیتوان به مقابله با سرمایهداری جهانی رفت. ماهی بزرگ، ماهیهای خُرد را میبلعد و مبارزه ماهیهای خُرد در شکم ماهی بزرگ مقابله با سرمایهداری نیست، بلکه یاریرساندن به قوای هاضمه جهان سرمایهداری است.
اشتباه فاحش دولتگرایان و بازارگرایان که بعدها اصولگرایان و محافظهکاران سنتی شدند، این بود که سرمایهداری را جدی نگرفتند و بدیلی برای آن پیدا نکردند.
دیگر اینکه خود را در قامت دولتمردانی همیشگی میدیدند؛ تصوری که با دولتداریِ اصلاحطلبان و جریانهای نزدیک به آن که از قضا آنان نیز خصومتی با سرمایهداری نداشتند، مخدوش شد.
دولت احمدینژاد جریان سومی از سرمایهداری پوپولیستی بود که فرصت مغتنمی در اختیار مافیای اقتصادی قرار داد تا هنگام افزایش بیسابقه قیمت نفت موقعیت خود را تثبیت کنند. این مافیای اقتصادی که در طول جنگ و دوره پساجنگ در بستر اقتصاد بالیده بود، در این دوره قوام یافت و به معنای واقعی بر سرنوشت کشور اثر گذاشت. طبقهای از جریانهای اقتصادی متفاوت اصولگرا، اصلاحطلب و سنتی که در یک چیز اشتراکنظر داشتند؛ صیانت از منافع طبقهای که کنترل اقتصاد ایران را در دست داشت اما این مافیای اقتصادی چنان سرگرم کار خود بود که متوجه صدای گامهای نسلی نشد که از خطوط ممنوعه گذشته و پشت دروازهها به کمین آنان نشسته بودند.
23302
کد خبر 1681283منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: محمود احمدی نژاد اقتصاد ایران مافیا مافیای اقتصادی سرمایه داری سرمایه داری دولت گرایان طبقه جدید دولت ها طبقه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۴۷۲۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جذب ۵۴۰ میلیون دلار سرمایه ارزی در استان هرمزگان
ایسنا/هرمزگان استاندار هرمزگان گفت: از ابتدای دولت تاکنون در مجموع ۷۱۲هزار میلیارد تومان در استان جذب سرمایه داخلی و بیش از ۵۴۰ میلیون دلار جذب سرمایه ارزی داشتهایم.
ظهر امروز، چهارشنبه (۱۹ اردیبهشت ماه) در مراسمی، طرح توسعه نفت خام با ظرفیت تولید ۶۰ هزار بشکه نفت خام کلنگ زده شد که این طرح بیش از ۱۰۰۰ نفر سهم اشتغال این شرکت را افزایش میدهد و تولید بنزین و گازوییل یورو۵ همچنین روغن وارداتی گروه ۲پلاس را هدفگذاری کرده است.
مهدی دوستی استاندار هرمزگان در این آیین با اشاره به اینکه فعالیت بخش خصوصی در اقتصاد باید تقویت شود، اظهار کرد: توسعه ایران را بخش خصوصی دارای ساختارهای قوی و نوین رقم میزند که دولت هم کنار آن نقش مهم تنظیمگری و توانمندسازی را ایفا کند چراکه اقتصاد دولتی اقتصادی ناکارآمد و غیربهرهور است.
استاندار هرمزگان با اشاره به اهمیت شرکتهای اقتصادی بزرگ مقیاس جهان در تحولات اقتصادی، افزود: در دهه نود ادغام شرکتهای کوچک انجام شد که ادامه این حرکت و برندسازی بهویژه در حوزه فولاد و نفت میتواند جهشی در اقتصاد کشور ایجاد کند.
دوستی با تأکید بر اینکه "همه ما رسالت داریم که ایرانی آبادتر به نسل بعد تحویل دهیم." اظهار کرد: مسئله اول استان جذب سرمایهگذار و ایجاد محیط امن برای سرمایهگذاری است که با مجموعه اقدامات انجامشده از ابتدای دولت تاکنون در مجموع ۷۱۲ هزار میلیارد تومان در استان جذب سرمایه داخلی و بیش از ۵۴۰ میلیون دلار جذب سرمایه ارزی داشتهایم و طبق نظرسنجی فعالان اقتصادی برای سومین فصل پیاپی هرمزگان رتبه نخست امنیت سرمایهگذاری را کسب کرده است.
وی همچنین با تأکید بر لزوم توسعه زنجیره پتروشیمی و پتروپالایش در کشور گفت: نباید نفت تنها برای مصارف سوختی در نظر گرفته شود و باتوجه به مزیتهای نفتی هرمزگان و معادن استانهای همجوار، تکمیل زنجیره ترکیبی شیمی معدن نیز میتواند سبب تحول اقتصادی شود و مدیریت این پروژه مهم را در سطح ملی آغاز کردهایم.
استاندار هرمزگان رویه پروژهای در اقتصاد را نیازمند اصلاح دانست و گفت: با تشکیل اکوسیستم اقتصادی میتوان به توسعه پایدار رسید چرخه کاملی که با یک ساختار نوین علاوه بر نیروی انسانی ماهر و محیط مناسب سرمایهگذاری در آن مزیتها شناسایی و در مسیر آن زنجیرهها هم تعریف شده باشند.
انتهای پیام